نگاه میکنم توی چشمهای خسته و غمگین فروشندههای آخر وقت مترو؛ مخصوصاَ آنهایی که گرد سفیدی روی موهایشان نشسته و محجوبترند.
نگاه میکنم به چشمهایشان. غمِ نان و ناامیدی را از چشمهایشان به جان میخرم و برمیگردم خانه.
من مدتهاست خستهٔ خودم نیستم.
من خستهٔ آدمهام...
برچسب : نویسنده : khanomef بازدید : 130